load ing...

action blog

load ing...

action blog

this weblog powered by manoochehr.jamali

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
آخرین مطالب
  • ۹۳/۰۸/۱۷
    god
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
  • ۹۳/۰۸/۱۷
    god
مطالب پربحث‌تر
  • ۹۱/۱۰/۲۱
    M&F
آخرین نظرات
  • ۸ مهر ۹۳، ۱۴:۴۷ - Afshin 72
    :((
  • ۹ فروردين ۹۳، ۰۸:۱۵ - ✘ y мσяÐέ
    :|
نویسندگان

جک

چهارشنبه, ۸ شهریور ۱۳۹۱، ۰۸:۴۰ ب.ظ

مادر به پسرش میگه

می دونم شیطون گولت زد

مو های خواهرت رو کشیدی

پسر : آره

ولی مشتی که زدم تو شکمش

ابتکار خودم بود

 

غضنفر میره مکه با خودش آر پی جی میبره

میگن این دیگه برا چیه؟

میگه با این سنگا که شما می زنین شیطون نمیمیره

 

به غضنفر میگن: چی شد مامانت مرد ؟

میگه: رفت پشته بوم رخت پهن کنه افتاد

میگن افتاد مرد ؟

میگه: نه بابا افتاد رو کولر

کولر شکـست

بهش میگن اون موقع مرد؟

میگه: نه آقا جان

بعد افتاد رو تراس

تراس خراب شد

میگن: خوب این دفعه مرد ؟

میگه: نه بعد افتاد رو سقف گاراژ

سقف خراب شد!

بهش میگن: حتماً این دفعه مرد ؟

میگه: بازم نمرد

دیدیم داره کُلّ خونه خراب میشه

با تفنگ زدیمش


ماشین غضنفر رو تو روز روشن

جلو چشماش میدزدن

رفیقاش میدون دنبال ماشینه و داد میزنن : آااای دزد

 بگیرینش

یهو غضنفر داد میزنه : هیچ خودتونو ناراحت نکنید

هیچ غلطی نمیتونه بکنه

رفیقاش وامیستن

میپرسن : چرا ؟

غضنفر میگه : من شمارشو برداشتم


غضنفر داشت نماز میخوند

یکی از پشت سر رد میشه میگه : اوه عجب آدم باخدایی

غضنفر نماز رو قطع میکنه و سرش رو برمیگردونه

میگه : تازه روزه هم میگرم

 

مرد احساس را کشف کرد

و زن عشق را

مرد کار را کشف کرد

و زن خانه داری را

مرد پول را اختراع کرد

و زن خرید را

از آن زمان

مرد چیزهای بسیار زیادی کشف و اختراع کرد

و زن همچنان در حال خرید است

شهر عشق و خنده

  • load ing

نظرات  (۱)

  • پوریا ( رز30یاه )
  • هر زمان که بخواهی از کنارت خواهم رفت
    تا بفهمی چه باشم چه نباشم ، عاشقم
    هر کجا باشم در قلبم خواهی ماند و به عشق تو،
    با یاد تو، با عکسهای تو، با مهری که از تو در دلم جا مانده زنده خواهم ماند
    تا زمانی که نفس میکشی ، نفس میکشم به عشق نفسهایت
    که هر نفس آرامش من است ، هر نفس امیدی برای زندگی عاشقانه ی من است
    وقتی نیستی گرچه سخت است سرکردن با اشکهایی که میرزد از چشمانم
    اما این عشق تو است که به من شوق اشک ریختن را ، شوق غم و غصه لحظه های دور از تو بودن ، شوق دلتنگی و انتظار را میدهد
    این عشق تو است که به من فرصتی دوباره میدهد
    میترسم ، میترسم ، میترسم ! یک سوال در دلم مانده که میترسم از تو بپرسم!
    میخواستم بپرسم که :
    عزیزم هنوز مرا دوست داری؟
    ( رز30یاه )

    ارسال نظر

    نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
    اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.